19 امین ماه از لمس بودنت مبارک پاره تنم ، رسایم
دیشب برای 19 امین ماهگردت یک سبد ستاره چیده ام
تکه ای ازماه را و یک شاخه نیلوفر
و تو متولد می شوی و من عاشق تر می شوم
19 امین ماه از لمس بودنت مبارک رسای من
عزیز دلم پسر شیرینم تو این ماه یعنی 19 ماهگی دوتا شیرین زبونی به شیرین زبونیات اضافی کردی یکی اینکه میگی آقا واه واه که البته اینم ماجرا داره آخه یه روز من و شما تو خونه تنها بودیم و من خواستم ببرمت دسشویی که شما اونجا برا اولین بار سوسک دیدی وقتی هم که بابایی اومد خونه بهت گفتم رسا به بابایی بگو که آقا سوسکه رو کجا دیدی بعدش یهو از دهنم پرید و ادامه حرفام برگشتم و گفتم بگو واه واه که دیگه از اون روز همش جایی رو که سوسک رو اونجا دیدی نشون میدی و میگی مامــــــــــــــــــان ( منو صدا میزنی ) آغا واه واه کلمه واه واه رو هم با یه لحنی میگی که دل آدم رو میبری ( لباتو جمع میکنی و ابروهاتم تو هم میکنی ) دلبرکم.
وقتی میگیم رسا اردک چی میگه جو جو چی میگه صداتو نازک میکنی و میگی جوووووووووووووو جوووووووووووووو .
یه کلمه جدید رو هم یاد گرفتی اونم ساعت که فعلا عت بهش میگی .
ناز و بوستم که همیشه براهه و همش میای و بوسمون میکنی اخ که مامانی عاشق این دلبریاته .
تو این ماه یعنی ابان ماه مامان جونی و باباجونی مهمون اومدن خونمون اولا اینکه با دیدنشون کلی خوشحالی میکردی و همش میخندیدی بعدم اینکه وقتی ازت می خواستیم که براشون بالش ببری میبردی ،دیگه کلی براشون تو این مدت دلبری کردی .
برنامه عمو پورنگ رو خیلی دوست داری مخصوصا بابا و مامانش رو ،که وقتی حرف میزنن شما میخندی .
فعلا تا جایی که یادم بود برات نوشتم فندقم اگه بازم یادم بیوفته اینجا برات ثبت میکنم ،دوست دارم ای همه آرامش من .