گشت و گذار بهاری

16 فروردین ، 24 ماهگی

17 فروردین

18 فروردین پارک اندیشه

20 فروردین

(برا خرید کادو تولدت رفته بودیم بازار که شما قند عسل ماشین شارژی انتخاب کردی و ما هم خریدیم @@ فقط اینو بگم که خیلی وروجکی آقا پسر @@ بعدشم که ماشین رو گذاشتیم تو ماشین تا بیایم خونه همش اصرار داشتی که پشت ماشین بری و سوار ماشینت بشی که کل راه بازار تا خونه رو همون جا نشستی و منم همش حواسم به شما بود که موقع ترمز کردن به جایی نخوری)

21 فروردین

( روز تولد گل پسرم)

یه عصر دلنشین بهاری ازجنس فروردین تو کافی شاپ ناصر

25 فروردین

2 اردیبهشت روز همسر و روز پدر

اردیبهشت ماه  ، 25 ماهگی  و سفر یک روزه به دماوند( چشمه اعلا )

و اینم یه نمونه از همکاری شما با بابایی

اینجا کلی با بابایی آب بازی کردی و خندیدی البته از خیس کردن بابایی کلی ذوق میکردی

خرداد ماه ، 26 ماهگی ( پارک قیطریه )

رسا و عشق ماشین

و اینجا هم به دنبال گربه

رسا جونم عاشقتم پسرم عمرم

20 خرداد ( 7 امین روز ماه رمضون ) ، 26 ماهگی  و شرکت شما در مسابقه نقاشی شهرک

که شبها تو شهرک برگزار میشد و شما تا ساعت 10 شب میشد همش میگفتی مامان نقاشی ، اخه از ساعت 10 شروع میشد و شما با کلی ذوق و شوق کفشاتو میپوشیدی و با هم سه تایی میرفتیم پارک شهرک که اونجا برا همه سنین مسابقه نقاشی برگزار میشد و شما هم میرفتی و کنار دوستات مینشستی و نقاشی میکشیدی که همش دایره و خط راست بود الهی فدات بشم دیگه پسر باهوشی شدی آخه هر چی که میکشیدی توضیح میدادی و مثلا میگفتی این ماهیه یا این ماشینه یه وقتایی هم میگفتی آقائه سیبیل داره اینم بگم که شما از تمام صفحه نقاشیت استفاده میکردی حتی پشتشم مکشیدی دیگه جایی تو صفحت نمونده بود خلاصه بعد نقاشی هم برا بچه ها جایزه میدادن برا بچه های تو سن شما بادکنک میدادن که چقدم شما ذوق میکردی پسرم خیلی خوشحالم که با بچه ها خوب ارتباط برقرار میکنی آفرین به شما . دیگه بعد گرفتن جایزه هم میرفتی کلی تاب بازی و سرسره بازی بعدم میومدیم خونه و شیر کاکائو میخوردی و لالا میکردی .

اینم برگی از خاطرات و عکسهای 24 ، 25 ، 26  ماهگی دردونه خان خونمون

پسرم دوست دارم یه عالمه