عزیز دردونه من تولد دو سالگیت مبارک
21 فروردین ماه برایم بزرگترین و بهترین روز از زندگیم ...
روز ملاقات با رسایم...
روز با شکوه به هم رسیدن و به آغوش کشیدنت...
روزی که تو را از درون خانه دلم به روی چشمانم نهادم و
عاشقانه عطر تنت را نفس کشیدم ...
و هزاران بار ...
بوییدمت ...
و بوسیدمت ...
چه لحظه ناب و پر آرامشی...
و به پاس دومین سالروز تولدت چند عکس
از وجود نازنینت
در آتلیه به ثبت رساندیم ...
لحظه لحظه زندگیت شیرین تر از عسل نازنینم ...
شاه پسرم عزیز دردونه مامان و بابا روز 21 فروردین من و بابایی تصمیم گرفتیم به اتفاق هم بریم یه کیک خوشگل برات بگیریم و بعد از اونجا هم بریم آتلیه و چند تا عکس از این روز قشنگ به ثبت برسونیم که شکر خدا همه چی اون طور که می خواستیم انجام شد درسته تو آتلیه شما کلی شیطونی کردی و منم همه انرژیمو اونجا گذاشتم تا شما سر دکور خوب وایسی و عکسات خوب در بیاد ، ولی ارزشش رو داشت به اونهمه تلاش من و خانوم عکاس آخه این روز برامون روز خاصیه ، فعلا چند تا عکس به صورت ریسایز شده روز تولدت از آقای عکاس گرفتیم ایشالله وقتی عکسات آماده شدن همشون رو تو یه پست جدا برات میزارم.
این ماشین خوشگل هم کادوی تولد از طرف من و بابایی برا دردونه خونمون
رسا گل پسر.
الهی همیشه تنت سالم و لبت خندون باشه گلکم.