. . .رسا نفس مامان و بابا

  پسرم ، رسای من ، دردانه مادر پنجره را باز کن هوا دلش هواىِ عاشقى کردن مى خواهد، هوا دلش قدم زدن روى برگ ها را مى خواهد، خودت را به باران بسپار ، دستانت را باز کن، سرت را رو به آسمان نگاه دار، بگذار قطرات باران خیسىِ چشمانت را بشوید، نفس بکش،در میان پاییز نفس بکش، هر جه خواهی آرزو کن ، فصل فصل قصه هاست عزیز دردونه مامان اینم از عکسای 19 ماهگیت ( آبان 94) ت...

ای حسین جان ما در دسته ی عاشقان علم بر دوشیم بعد هزار و چارصد سال هنوز با یاد لب تو آب را می نوشیم (سلام بر حسین)     اولین محرم رسا جونم 93.8.9 ( مراسم شیرخوارگان ، تبریز  ) تو سن 6 ماه و 19 روزگی دومین محرم رسا جونم 94.7.1 ( تاسوعای حسینی ، تهران ) تو سن 18 ماه و11 روزگی رسا جونم کنار علم هیئت مکتب تشییع (ایام محرم تهران که باشیم بابایی تو عزاداری های این مکتب شرکت میکنه ایشالله روزی برسه که رسا و بابایی با هم برن هیئت برا عزاداری آقا امام حسین ایشالله ) ...

     18 ماه عاشقی با فندق خان خونمون بفرمایید ادامه مطلب     سلام به همدم مامان آرزو پسر عزیزم شکر خدا داری  بزرگ و بزرگتر میشی الان شما 18 ماه تموم شدی و من از این که درک و فهمت نسبت به دور و اطرافت بیشتر شده بیشتر احساس خرسندی میکنم و خدایم را بیشتر و بیشتر شکر میکنم. رسا جونم تو این 18 ماه شما کلی دلبری کردی و هر روز داره به این دلبریات اضافه تر می شه. مامان فدای اون قد وبالای پسر نازش بره که شیطونیاتم که دیگه دلمو برده وقتی تو خونه میگردی و شیطونی میکنی ریخت و پاش میکنی درسته یکم غر میزنم ولی عاشق این کاراتم به قول مامانم بچه باید شیطون و پرانرژی با...

    18     بدون که قلبم فقط و فقط برای تو می تپه و بی تو هیچم عاشقانه ترین حس رو با تو دارمو خوشحالم که دارمت خوشحالم که به دنیا اومدی و دنیای من شدی و من 21 هر ماه را دوست دارم فقط بخاطر تو ، تویی که در این روز متولد شدی 18 امین ماهگردت مبارک عاشقانه آرام من         ...

  چه روزیه، چه جشنیه روز بزرگ کودکه دست بزنیم، شادی کنیم به هم بگیم: مبارکه     کودکم آرام آرام قد می کشد و من در سایه امن صداقت ناب کودکانه اش بزرگ می شوم... او می رقصد و من آرام آرام نوای کودکانه اش را زمزمه می کنم... او می خندد و من از شوق ِ حضورش اشک می ریزم... او آرام در آغوشم آرام می گيرد و من تا صبح از آرامشش آرام می شوم... او پرواز می کند و من شادمانه آنقدر می نگرمش تا چشمانم جز او هیچ نبیند... او بازی می کند... کودکانه... می پرد، حرف می زند...به زباني كه كسي جز من نميفهمدش.......و طبیعت را حس می کند! خدا را می بوید! و من... کودکانه... در سایه بزرگیش پنهان می شوم تا از گرم...

                                  رسا جونم دو تا بازی که باهاشون خیلی بهت خوش میگذره ماشین سواری و بعدیش هم توپ بازیه که خیلی دوست داری  ، منم چند وقتیه که هر موقع میری سراغ توپ و شروع به بازی با توپ میکنی ازت عکس میگیرم و عکس و نتیجش شده اینا که پایین تر همشو میبیتنی حالا وقت استراحت نیست بلند شو آقای گل ، گل م...

        عسلکم امسال دومین سال بود که شما تابستون گرم رو پشت سر گذاشتی در واقع 15 و 16 و 17 ماهگیت رو تو تابستون گرم ، پر از شادی و هیجان تجربه کردی و ....   بفرمایید ادامه مطلب                                    عسلکم امسال دومین سال بود که شما تابستون گرم رو پشت سر گذاشتی در واقع 15 و 16 و 17 ماهگیت رو تو تابستون گرم ،پر از شادی و هیجان تجربه کردی و قشنگتر از همه اینکه امسال دومین ماه رمضون بود که روشنی بخش سفرمون بود...